احمدی نژاد، رئیس علی دلواری ، عمر مختار و عزالدین قسام
حجت الاسلام روح الله حسینیان
به اسارت گرفتن دوبارهی نظامیان متجاوز انگلیسی بی شک نقطهی عطفی در تاریخ سیاسی ایران بود. انگلیسیها در طول تاریخ معاصر ایران همواره با ایرانیان منش ارباب بی مروتی را داشتهاند که فاقد هر گونه ترحم ، انصاف و انسانیتی بوده. اشغال بوشهر هنگام مناقشهی ایران در هرات ، قرارداد تقسیم نفوذ ایران به سه منطقهی نفوذ با روسیه در سال 1907 ، اشغال ایران در جنگ جهانی اول و دوم، تهدید مرزهای ایران در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت ، طراحی کودتای 28 مرداد، حمایت احمقانه از شاه در سال 1357 و مخالفت با نهضت اسلامی ایران ، حمایت از قرارداد استعماری رویتر، قرارداد رژی، قرارداد دارسی، قرارداد نفتی 1312، تحمیل قراداد کنسرسیوم در سال 1334 و دخالتهای سیاسی در عزل و نصب وزرا و نخست وزیران ، خصوصا بعد از شهریور 1320 و ... همه نشان از این مدعاست .
اما عجب این است که حاکمان انگلیس هنوز پیام انقلاب اسلامی را درک نکردهاند و همچنان در حال و هوای دهههای گذشته سیر میکنند . البته بریدن از گذشته، آنهم برای عدهای اشرافی که هنوز نخوت اربابی در دماغشان باد انداخته بسیار سخت است. آنها هنوز فراموش نکردهاند که سفیرشان در ایران نخست وزیر تعیین میکرد و یک روز در میان در کاخ شاه طوماری از رهنمودها را برای شاه قرائت میکرد.
اهمیت به اسارت گرفتن پانزده نظامی متجاوز انگلیسی زمانی مشخص میشود که بدانیم ، انگلیسیها نقشهای جعلی را تهیه و منتشر کردند که حتی دولت عراق هم مدعی آن نیست و این میرساند که انگلیسی میخواستند بنای اختلاف مجددی را در اروندرود بریزند که با عمل تجاوز گرانه خود به آن رسمیت دهند .
اسارت نظامیان انگلیس این توطئهی شیطانی را خنثی کرد و نشان داد مرزداران شجاع ملت ایران بیدارند و از مرزهای ایران اسلامی پاسداری میکنند و به انگلیسیهای توطئه گر اجازه نمیدهند بساط اختلاف دیگری را پهن کنند .
اما مهمتر از همه تحقیر دولت انگلیس بود . دولت انگلیس که با نقشههای شیطانی خود ایرانیان را آزمایش میکرد ، پاسداران شجاع اسلام چنان پوزهاش را به خاک مالیدند که بلر و حزب شیطانیاش تا سالها باید تاوان این حماقت را پس بدهند .
از طرف دیگر این عمل شجاعانه ایران به آمریکاییان و دولتها نشان داد در جنگ روانی، ایرانیان مرعوب نشدهاند؛ نه تهدیدات آمریکاییان و نه قطعنامههای شورای امنیت و نه جنایتهای دولتهای اروپایی هیچکدام کارگر نیفتادهاند. به همین جهت بوش، بلر، شیراک و سولانا با هم به فغان آمدند و سر بر سقف کوبیدند.
اما مهمترین قسمت سناریویی که انگلیس سطر اولش را نوشت و ایران آن را به اتمام رساند، آزادی اسرای انگلیسی بود. ایرانیان بی اعتنا به عربدههای غربیها سیزده روز نظامیان انگلیس را نگه داشتند، وقتی عربدهها فرو کشید و رجزها به خواهشها تبدیل شد و دلالان سیاسی ناامید شدند رئیس جمهور اسلامی ایران در یک مراسم بزرگ مطبوعاتی ابتدا پاسداران انقلاب اسلامی را که بار دیگر برای ملت ایران عزت آفریدند مورد تشویق قرار داد و به آنها درجهی شجاعت اعطا کرد و سپس به مناسبت تولد پیامبر اسلام و معراج عیسای مسیح و عید فصح عفو اسرا را اعلام کرد. مراسم آزادی، مرا به یاد جوانمردیهای مبارزان مسلمان انداخت ، رئیس علی دلواری ، عمر مختار، عزالدین قصام. این مردان شجاع وقتی که اسرای انگلیسی و ایتالیایی و یهودی را از موضع شجاعت و رأفت اسلامی آزاد میکردند، چنان ضربهی هولناکی به دشمن وارد میکردند که تا مدتها دشمن سرگیجه میگرفت و انگیزهی سربازان خود را فرسوده مییافت.
اقدام بسیار ظریف و هوشیارانه احمدینژاد در جمع بین شجاعت و رأفت نشان از درایت و برنامهای بسیار کارشناسی شده میداد که در ابتدای امر ، دشمن را وادار به چنگ و دندان نشان دادن کرد و چون طرفی نبست پوزه به خاک مالید و سرانجام چنان از گردونه خارج شد که بازیگر اصلی در این کارزار احمدینژاد به نمایندگی از مردان و زنانی شد که شجاعانه دشمن را میان انگشتان خود فشردند و سپس جوانمردانه به او گفتند به خانه ات بازگرد. فقط باید در این میان از شر حسودان داخلی و خارجی به خداوند پناه برد؛ حسودانی که چشم پیروزی دولت احمدی نژاد را نخواهند داشت و دست به هزاران شایعه خواهند زد.
با اینهمه باید گفت:
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
وإن یکاد بخوانید و در فراز کنید
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید